عزیزم روز سه شنبه ی هفته ای که تهران بودیم, رفتیم قم زیارت حرم خضرت معصومه (ع) اونجا هم بهمون خیلی خوش گذشت . انقدر شلوغ شدی که نه یه جا بند میشی نه میذاری ازت عکس بگیریم تا دوربین رو میبینی میگی من من یعنی دوربین رو بده به من . توی این چند وقت نتونستم ازت یه عکس درست و حسابی بگیرم . اکثر عکسات تار میفته چون در حال بازی ازت عکس میگیرم که سرت گرم بازی باشه و دوربینو نخوای. بالاخره چند تا عکس گرفتم که برات میذارم. دوستت دارم پسر یکی یدونه مامان . قربونت برم طلای مامان . راستی مامانی تو مهرشهر کرج هم رفتیم زیارت امامزاده حسن و امامزاده طاهر. اونجا هم همش میخواستی بری بالای ضریح و بوسش کنی . امیر علی در امازاده طاهر. ام...