امیرعلی و آبجی زهراش و صبا
نی نی کوچولوی مامان عمع جون و آبجی زهرا و حاجی عمو با ما اومدن سراب بعدش صبا اینا اومدن انقدر عادت کرده بودی به بچه ها که دیگه تنهایی تو خونه نمیموندی و میگفتی( آبا آبا ) یعنی آبجی. خلاصه با دوستات خیلی بهت خوش گذشت میبردیشون اتاقت و بازی میکردی بعضی وقتا هم باهاشون کارتن تماشا میکردی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی